فریاد خاموش معلمی ؛ وقتی کلاس درس دیگر آن هیبت سابق را ندارد
کارون نیوز _ عبالحمید گل افشان : چه روزگار عجیبی است! کلاسی که زمانی پادگان تربیت بود، امروز گاهی به نمایشگاهی از بی توجهی بدل شده است. دیگر آن هیبت علمی و اخلاقی معلمان دهههای ۶۰ و ۷۰ که دانش آموز را تا نیمکت بعد هم به احترام وامی داشت کمرنگ شده است. چه شد […]
کارون نیوز _ عبالحمید گل افشان : چه روزگار عجیبی است! کلاسی که زمانی پادگان تربیت بود، امروز گاهی به نمایشگاهی از بی توجهی بدل شده است.
دیگر آن هیبت علمی و اخلاقی معلمان دهههای ۶۰ و ۷۰ که دانش آموز را تا نیمکت بعد هم به احترام وامی داشت کمرنگ شده است.
چه شد که چراغ انگیزه در دل فرهنگیان اینگونه رو به خاموشی مینهد؟
بار سنگین معیشت، سنگینتر از کیف فرهنگی
وقتی معلمی باید پس از هشت ساعت تعلیم فکر،ساعاتش را پشت فرمان خودرویی برای نان شب بگذراند، دیگر انرژی و حوصلهای برای شور و شوق تدریس باقی نمیماند.
دغدغهی نان بزرگترین دشمن خلاقیت و نشاط است.
قانونی که گاهی به سپر گستاخی بدل میشود
قوانین حمایتی از دانشآموزنعمتی است که در عمل، گاهی به نقمت تبدیل شده است.
برخی دانشآموزان و اولیا، این قوانین را سپری برای رفتارهای خارج از عرف میدانند.
گاهاکوچکترین تذکر معلم می تواند به شکایتی سنگین و بازخواستی بیپایان بینجامد.
آفت “قبولی همگانی”، نابودکننده ی انگیزه
وقتی برخی دانش آموزان مطمئن باشند که در پایان سال،راهی برای مردود شدن ندارند، دیگر انگیزهای برای تلاش نمیبینند.
این سیاست هم دانش آموز را از مسئولیتپذیری میاندازد و هم معلم را از ابزار مشروع انگیزش برای یادگیری خلع سلاح میکند.
فرسایش کرامت:
زخمی که دردناکتر از همه است
معلمی که روزی”آقا” یا “خانم” خطاب میشد و کلامش حجت بود امروز گاهی باید گستاخی و پررویی را از جانب کسانی تحمل کند که باید مشتاقانه به دهانش نگاه کنند.
این فرسایش کرامت عمیقترین زخم را بر پیکره ی انگیزه ی فرهنگیان وارد میکند.
و اما حقیقت تلخ…
این گزارش نه شکایت که فریاد آرام یک قشر وفادار است. معلمی که با وجود همه ی این دشواری ها، هنوز هم دفترش را برمیدارد و به سوی کلاس میرود.
در حقیقت قسمتی از وجدان بیدار این جامعه است. او میداند که آینده ی این مرز و بوم در گروی همان کلاسهای به ظاهر آرام است.
به عنوان کسی که سالها هم در کلاس درس معلم بودم و هم پشت میز تحریر خبرنگاری با جرأت می گویم: مشکل از فرهنگیان نیست.
مشکل از سیستمی است که گاهی فراموش میکند معلم، محور تحول است.
تا زمانی که جایگاه واقعی معلم در کلام باشد و نه در عمل، و تا وقتی که احترامش در شعار باشد و نه در بودجه بندی نباید انتظار معجزه داشت.
بیایید قبل از آنکه مجبور شویم برای سکوت کلاسها گریه کنیم برای بازگشت شور و شوق به چشمان معلمان چارهای بیندیشیم .
فرهنگیان عزیز شما تنها نیستید؛ صدایتان صدای همه ی دلسوزان این آب و خاک است.











ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰