از فوتبال تا میدان نبرد ؛ روایتی از فرمانده شجاع دفاع مقدس شهید غلامرضا صالحی فرگنی
به نام خدا کارون نیوز _ صادق یزدی : شهید غلامرضا صالحی فرگنی، فرزند محمدرضا، در سال ۱۳۴۱ در شهرستان مسجدسلیمان دیده به جهان گشود. او در محله سرکورهها (کوی شهید اسفندیار موسوی) رشد یافت و دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس زادگاهش و دوره متوسطه را در دبیرستان سینای مسجدسلیمان گذراند. […]
به نام خدا
کارون نیوز _ صادق یزدی : شهید غلامرضا صالحی فرگنی، فرزند محمدرضا، در سال ۱۳۴۱ در شهرستان مسجدسلیمان دیده به جهان گشود. او در محله سرکورهها (کوی شهید اسفندیار موسوی) رشد یافت و دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس زادگاهش و دوره متوسطه را در دبیرستان سینای مسجدسلیمان گذراند.
غلامرضا از نوجوانی با مسجد امام حسین (ع) محله سرکورهها مأنوس بود و به عنوان عضو پایگاه مقاومت همین محله، فعالیت میکرد. این ارتباط و اعتقاد راسخ، موجب شد تا در مدت کوتاهی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان مسجدسلیمان درآید.
وی در کنار فعالیتهای مذهبی و انقلابی، در عرصه ورزش نیز فوتبالیستی توانا بود و در تیمهای مختلفی بازی کرده بود. او در خانوادهای متدین و مذهبی پرورش یافته بود و برادرانش نیز در برهههای مختلف انقلاب حضوری فعال داشتند.

با آغاز جنگ تحمیلی، غلامرضا بیدرنگ خود را برای دفاع از میهن آماده کرد و چندین نوبت به جبهههای نبرد اعزام شد. در تابستان سال ۱۳۶۳، به همراه گروهی از بسیجیان و پاسداران مسجدسلیمانی، بار دیگر عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شد و در لشکر ۷ حضرت ولیعصر (عج)، تیپ ۳ بعثت، گردان مالکاشتر سازماندهی شد.

این گردان عمدتاً از رزمندگان شهرستان گتوند تشکیل شده بود و پیش از آن نیز نیروهایی از شوشتر در آن خدمت کرده بودند. فرماندهی گردان بر عهده حاج مهران یاوری، از فرماندهان زبده، خوشاخلاق و آیندهنگر گتوندی بود. گردان مالکاشتر به همراه سایر یگانهای لشکر، پس از استقرار کوتاهی در پادگان کرخه، برای چند ماه در منطقه بستان شوشتر و نیزارهای شکر و در «محل اسکان نی برها» مستقر شد.
در این مقطع، شهید غلامرضا صالحی به دلیل شایستگیهایش به عنوان معاون و فرمانده گروهان منصوب شد. در آن زمان، دو دسته از نیروهای اعزامی از مسجدسلیمان، همگی تحت فرماندهی او در یک گروهان سازماندهی شدند. این اقدام فرمانده گردان، که گفت: «این گروهان متعلق به شما بچههای مسجدسلیمان است»، جرقهای برای تشکیل دوباره یگانهای متشکل از رزمندگان این شهرستان بود.

شهید صالحی فرماندهی زبده، شجاع، نترس و آماده به خدمت بود. بسیاری از نیروها در کنار او درس اخلاق، مردانگی و رزمآوری آموختند. در گردان مالکاشتر، آموزشهای نظامی ضروری از جمله رزم شبانه، نرمشهای صبحگاهی، شنا، تکنیکهای آبی خاکی و عبور از رودخانه به طور مستمر انجام میشد. در تمام این مدت، شهید صالحی چهرهای مصمم، خندان و خوشرو داشت و با نیروهای تحت امرش با تعامل و مهربانی برخورد میکرد.
از جمله همرزمان او در این دوره میتوان به شهید ایرج سهرابی، حاج احمد چراغی، جعفر چراغی، مرحوم مصطفی نوروزی و بسیجیانی همچون سجاد غلامی، داریوش ملکی، شهید عباسقلی اسفندیاری، موسی موسوی و مرحوم حاجآقا ضمیری اشاره کرد.
برای تکمیل آموزشهای نظامی و انجام مانورهای رزمی، یگان آنان به منطقه شط علی و هورالعظیم منتقل شد. در آنجا، آموزشهای تخصصیتری مانند سوار و پیاده شدن از قایق، گذر از نیزارها و آبراهها و رزم آبی خاکی تمرین شد. در این مرحله، شهید محمد زارع به عنوان فرمانده گروهان و شهید غلامرضا صالحی به عنوان جانشین او به امور نظامی و آموزش نیروها میپرداختند.
شهید صالحی برای طی دورههای پیشرفتهتر آبی خاکی به منطقه پلاژ اندیمشک اعزام شد و در دورههایی مانند پرش از ارتفاع، نفسگیری زیر آب، شنا در شرایط سخت و عبور از موانع آبی خاکی شرکت کرد.
گویی او خود را در مناطق عملیاتی یافته بود. پس از این دورهها، به طور مکرر و پیوسته به جبهههای نبرد اعزام میشد و به چهرهای ثابت در مناطق عملیاتی تبدیل گشت. او در گردانهای سکانی و عملیات آبی خاکی حضوری مؤثر و موفق داشت.
در سال ۱۳۶۴، با تشکیل و تحویل گردان سلمان به نیروهای مسجدسلیمان، فرماندهی یکی از گروهانهای این گردان به عهده او گذاشته شد. شهید صالحی در این مسیر نیز مجاهدتهای بیشماری از خود نشان داد.
سرانجام این رزمندۀ نستوه، در تاریخ ۱۴ آبانماه ۱۳۶۵، در جبهه خسروی، هدف گلوله قناصه بعثیان عراق قرار گرفت و به کاروان شهدا پیوست.

والده شهید غلامرضا صالحی فرگنی بر مزار فرزند شهیدش
پیکر پاک این شهید بزرگوار، پس از تشییعی باشکوه در مسجدسلیمان، در بهشتزهرای چهاربیشه این شهر به خاک سپرده شد و از آن پس، مرقدش زیارتگاه عاشقان و دلدادگان بیشمار گردیده است.
روحش شاد و یادش گرامی باد.












ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰