خوزستان ” رشید ” ؛ ایستاده در آتش و غبار

 بسم رب الشهداء و الصدیقین   خوزستان دوباره قامت راست کرده؛ این‌بار نه برای تشییع یک عزیز، بلکه برای وداع با یکی از ستون‌های انقلاب و دفاع، سردار رشید اسلام، شهید غلامعلی رشید، همان که امام خمینی(ره) او را «آقا رشید» می‌خواند… فرزند خوزستان و  سرباز امام … و حالا با کفن خونین، به زادگاهش، […]

 بسم رب الشهداء و الصدیقین

 

خوزستان دوباره قامت راست کرده؛

این‌بار نه برای تشییع یک عزیز،

بلکه برای وداع با یکی از ستون‌های انقلاب و دفاع،

سردار رشید اسلام، شهید غلامعلی رشید،

همان که امام خمینی(ره) او را «آقا رشید» می‌خواند…

فرزند خوزستان و 

سرباز امام …

و حالا با کفن خونین، به زادگاهش، به دزفولِ موشک‌باران‌شده بازمی‌گردد؛

تا کنار یاران شهیدش آرام گیرد، در دل خاکی که هنوز بوی جبهه می‌دهد.

اما…

درد اینجاست که حتی در شهادت،

هنوز خوزستان و مردانش در سایه‌اند، غریب‌اند، مظلوم‌اند.

پس از حمله صهیونیست‌ها به خاک ایران، همه دیدند و شنیدند که خوزستان رتبه دوم یا سوم را در تعداد شهدا داشت.

اما صداوسیما کجا بود؟

چه کسی گفت خوزستان زیر موشک بود؟

چه کسی روایت کرد که مردم اهواز ۱۲ روز نرفتند، نترسیدند، ماندند و زندگی کردند؟

در خیابان، در پارک، در محل کار…

درحالی‌که در پایتخت، گزارش تصویری گرفتند از کسانی که چند روز شهر را ترک کردند و در بازگشت، در ورودی‌ها به استقبالشان رفتند، گل دادند، خوش‌آمد گفتند، خبرنگار و مسئول و سلبریتی بسیج شد.

ولی در خوزستان چه؟

برای مردمی که جنگ را زندگی کرده‌اند و هنوز هم با جنگ و موشک و شهادت دست‌وپنجه نرم می‌کنند،

یک قاب تصویر هم نبود.

ما سال‌هاست دیده نمی‌شویم؛

نه در امنیت، نه در رسانه، نه حتی در شهادت…

خوزستان هشت سال جنگ را تاب آورد.

دوازده روز اخیر را با سربلندی زیست.

و حالا یکی از بزرگ‌ترین سردارانش را بر دوش می‌برد.

سردار غلامعلی رشید،

آقا رشید ؛ 

سرباز ولایت،

فرزند صادق این خاک…

با رفتنت، بغضی دیگر بر خوزستان نشست.

اما به‌خدا قسم، هنوز ایستاده‌ایم.

خوزستان فقط نفت نیست؛

خوزستان، خاک مقدسی‌ست که شهید می‌دهد بی‌آن‌که دیده شود.

و این، بزرگ‌ترین سند مظلومیتش است.

 دزفول! آماده باش…

فرزندت، سردارت، پاره‌ تن این خاک،

در راه است…

 

 ابراهیم ایزدیان

۷ تیرماه ۱۴۰۴