مدیران مدارس خوزستان ؛ قربانیان سامانه‌های فوری و بخشنامه‌های بی‌پایان

کارون نیوز _ عبدالحمید گل افشان :  در نظام آموزش و پرورش ایران مدیر مدرسه همچون نگهبانی است که باید همزمان در چندین جبهه بجنگد.   از یک سو مسئولیت سنگین تربیت نسل آینده کشوررا بر دوش می‌کشد و از سوی دیگر باید پاسخگوی انبوه بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های اداری باشد.   این روزها مدیران مدارس استان […]

کارون نیوز _ عبدالحمید گل افشان :  در نظام آموزش و پرورش ایران مدیر مدرسه همچون نگهبانی است که باید همزمان در چندین جبهه بجنگد. 

 از یک سو مسئولیت سنگین تربیت نسل آینده کشوررا بر دوش می‌کشد و از سوی دیگر باید پاسخگوی انبوه بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های اداری باشد.

 

این روزها مدیران مدارس استان خوزستان در شرایطی ویژه و دشواری به سر می‌برند؛

 شرایطی که گاهی آنان را از رسالت اصلی خود دور می‌سازد. 

 

تصور کنید مدیر مدرسه‌ای را که باید همزمان به فکر برنامه‌ریزی آموزشی باشد به فکر مسائل مالی، به فکر سامانه‌های متعدد اداری، به فکر مشکلات ساختمانی مدرسه و از همه مهمتر به فکر دانش‌آموزانی که هرکدام نیازمند توجه و رسیدگی هستند. 

 این تصویر واقعیت روزمره مدیران مدارس استان خوزستان است .

 

 چالش‌های پیش رو: کوهی از مسئولیت‌های فوری

 

 مدیران مدارس با فهرستی بی‌پایان از کارهای فوری روبرو هستند که هر یک به تنهایی می‌تواند زمان زیادی را طلب کند. 

سامانه نماد برای غربالگری سلامت روان، سامانه شناسایی معلمان نمونه، سامانه سیدا و ده‌ها سامانه دیگر که هر کدام نیازمند صرف وقت و انرژی هستند.

 

 این تنها بخشی ازدشواری‌هاست.

مدیران باید همزمان به تهیه اسناد مالی بپردازند، برنامه مدرسه، تراز را تنظیم کنند. به بخشنامه‌های متعدد پاسخ دهند، ارزشیابی همکاران را ارسال کنند. امور پرورشی و مراسمات را سازماندهی کنند و مشکلات بی‌شمار روزمره مدرسه را حل و فصل نمایند.

 

 متأسفانه گاهی به نظر می‌رسد معاونت‌های آموزشی و کارشناسان ادارات آموزش و پرورش شرایط دشوار مدیران مدارس را درک نمی‌کنند. 

 به جای حمایت و پشتیبانی با بخشنامه‌های متعدد ودستورالعمل

های فوری بر فشارهای وارده بر مدیران می‌افزایند.

 

 این فشارها زمانی ناعادلانه می‌شود که برای انجام کارهامهلت‌های کوتاه و غیرمنطقی در نظر گرفته می‌شود. مدیران مجبورند در دقیقه نود به انبوهی از درخواست‌ها پاسخ دهند. 

 

این رویکرد نه تنها کمکی به بهبود کار نمی‌کند بلکه کیفیت عملکرد آموزشی را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.

 

 تداوم این شرایط پیامدهای ناگواری به همراه دارد .مدیران باتجربه و کارآزموده که سال‌ها با عشق وعلاقه به کار خود ادامه داده‌اند به تدریج دلسرد می‌شوند. 

آنان که باید با انرژی و انگیزه به هدایت مدرسه بپردازند اکنون با خستگی و فرسودگی شغلی دست و پنجه نرم می‌کنند. 

 

 نکته تاسف‌بارتر این است که مدیران مجبورند زمان زیادی را صرف کارهای اداری کنند و از رسیدگی به دانش‌آموزان بازبمانند.

 

دیگر زمانی برای شنیدن درد و دل دانش‌آموزان برای توجه به مشکلات فردی آنان و برای پرداختن به مسائل آموزشی وپرورشی باقی نمی‌ماند.

 

 برای خروج از این شرایط دشوار راهکارهای متعددی وجود دارد. 

 

 اولاً لازم است معاونت‌های آموزشی و کارشناسان ادارات درک بهتری از شرایط مدیران مدارس پیدا کنند. به جای فشار آوردن و ایجاد استرس باید به فکر حمایت و پشتیبانی باشند. 

 

 ثانیاً می‌توان با یکپارچه‌سازی سامانه‌ها و کاهش بخشنامه‌های غیرضروری از حجم کار مدیران کاست.

همچنین با برنامه‌ریزی منطقی و دادن مهلت‌های کافی برای انجام کارها می‌توان از فشارهای زمانی کاست.

 

 ثالثاً پیشنهاد می‌شود دوره‌های تفریحی و گردهمایی‌های شاد برای مدیران و خانواده‌های آنان ترتیب داده شود تا این عزیزان بتوانند خستگی کار را از تن به در کنند.

 

 به باور نویسنده مدیران مدارس ستون‌های خاموش نظام آموزشی هستند. آنان بی‌ادعا و با گذشت از خود به کار خود ادامه می‌دهند اما این گذشت و فداکاری نباید باعث شود که ما از شرایط دشوار آنان غافل بمانیم. 

 

 اگر به راستی به دنبال بهبود کیفیت آموزش و پرورش هستیم باید ابتدا به فکربهبود شرایط مدیران مدارس باشیم. 

باید به فریاد خاموش این قشر زحمتکش برسیم و شرایطی فراهم آوریم که آنان بتوانند با آرامش و آسودگی خاطر به رسالت بزرگ خود بپردازند. 

 

امید است مسئولان محترم با درک این شرایط گامی بلند در جهت حمایت از مدیران مدارس بردارند و باکاهش فشارهای اداری غیرضروری زمینه را برای توجه بیشتر به مسائل آموزشی و پرورشی فراهم آورند.